سلام.

خوب این روزهای سخت کاری داره کم کم میگذره، وجودهمکار بسیار مفید فایده بوده ولی دهن دوتامون سرویس من باید4هزار امضا بزنم بلکه بیشتر اون باید توی بایگانی این پنج هزار برگه کمک کنه، انصافا خوب کمک میکنه، ودخترآروم و بی حاشیه بوده دراین سه روز اگر تریون به یک خاله زنک تبدیلش نکنه.که میکنه.

امروز دو مورد داشتیم که بنده ترکش خوردم اون منو انداخته جلو خودش داره کیف میکنه منم بهش گفتم به من مربوط نیست دنیا رو روی سرت خراب میکنم.اگر این قضایا ادامه پیدا کنه، حالم خیلی گرفت. بعدم عذر سوگلی رو خواست گفت امروز زیاد خطا داشته، سر اخرم منت گذاشت بخاطر تو اینکارو کردم، گفتم به من چه اخه؟ چرا مسولیت کاراتو به عهده نمیگیری؟بعدم که بچها رفتن برگشته گفت برسونمت منو برد باز دور دور میگم پیاده میشم میگه نه تو باید از دست من ناراحت نباشی بعد بری خونه، گفتم علاقه ندارم به من بگن باتو ام میگه نه این چه حرفیه؟ بذار بگن اتفاقا، گفتم من متنفرم ازاینکه خودتو به من بچسبونی، اصلا در محدوده مردهای مورد علاقه من نیستی و نخواهی بود اینو تو گوشت فرو کن دیگه منو رسوند خونه بعدم شروع کرد پی ام دادن و زنگ زدن پشت سرهم که من میخوام حالت خوب باشه و. جواب ندادم به تخمم گرفتم. ازهمه برنامه هام عقب افتادم باید سعی کنم اخرهفته برنامه ریزی دقیقی کنم بابت اینکه به علایقم برسم خیلی خیلی عقب افتادم نیاز به یه برنامه درست درمون دارم برا وقت گذاشتن برا خودم و کارام و زندگیم و روابطم


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها