سلام علیکم

هم اکنون این پست رو با صدای اهنگ پرتقال من و بوی کیک سیب ودارچین بخوانید

بله هوا ابری و بوی پاییز میاد من هم واسه تکمیل این فرایند کیک درست کردم و آهنگ گذاشتم خستگیم در رفتبعدم دوتیکه کیک بردم برا صاحبخونه چون دخترش رژیم میده وازاین خوراکیها بهش نمیده منم گفتم ببرم کیک بذارم کف دسته دخترک کیف کنه وبیاماتفاقا وقتی رفتم پایین مامانه دروباز کرد دخترک هم اومد سلام داد بهش گفتم واست کیک اوردم مادرت ازدستت قایمش نکنهیه چشمک زد چشاش برق میزد گفت اتفاقا گفتم بوی کیک میاد دیونه شده بودمتک فرزند باباشو ندیده یکسالش بوده پدرش فوت میشه اون میمونه واین مادر والان 17سالشه،مرتب سر غذا خوردن باهم دعوا دارن منم میگم بهش گیر نده توی این بذار خودش بفهمه وبخواد ورژیم بگیره، ولی مادره دیگه.

اومدم بالا حال خوشمو استوری کردم پیام داد ازت ممنونم هم برا کیک خوشمزت هم این موسیقی که صداش ازخونت میادمن عاشق این اهنگم خوشحالم حال یک نفر حداقل بهترشد. 

خوب اخر هفته رفتم دیدن حضرت مادر و خانواده اجی هم هلاک ومریض بود ازکربلا برگشت براش یه حلقه گل خریدم بردم، واون دوروز لذت بردم درکنارشون، عصر شنبه هم با داداش اینها برگشتم چون فاطیما صبح یکشنبه کلاس داشت، واقعا به خونم عادت کردمو ودوستش دارم،

ازچالشهای شغلی بگم همکار جدیدم رسید و برا روزاول ادم بدی نبود انرژیش دوست داشتم، به نظر عین خودمه زرنگ کاری و رک. تریونم روزبه روز بدتر میشه منم نمیتونم واسش کاری کنم. 

امروز اقای ر زنگید من داشتم ناهار خوردم بعدم، بهش زنگ زدم یکم سلام احوال واینا کردوگفت که پنجشنبه هم میرین سرکار؟گفتم اری گفت ساعت چند تاچند؟ نمیدونم چرا ازتریون نپرسید و اینکه چرا ازمن پرسید؟چنین سوال پیش پاافتاده ای رو واینکه نکنه قصد داره بیاد بازرسی؟ندانم البته به تریون گفتم که تماس گرفته، و اینکه یه نکته اساسی اینکه تریون سخت دنبال اینه ببینه در کی به رییس بزرگ زنگ زده و‌


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها